پساتحریم به بهای بازارگرمی برای پست ترین حامیان شیمیایی صدام
عجب و عجیب اینکه ژرمن ها تار مویی از همان اندک معرفت هیتلر جانی در باب مراوده با ایرانی های آریایی به ارث نبرده بودند که با تحویل مواد شیمایی به بعثی ها ننگ تاریخ شدند و امروز اتو کشیده پا به وطنی گذاشته اند که هنوز خس خس سینه مردان و آلودگی خاک های تفتیده اش خراشی ماندگار بر زمین و زمان انداخته است.
به گزارش پایگاه خبری شهرستان اردستان “نگین کویر” به نقل از صاحب نیوز- محمود افشاری: توافق بشود یا نشود استکبارستیزی ایران و ایرانی را پایانی نیست. این جمله طلایی رهبری است که امروز در مرکزیت میدان مخاطره غرب و شرق و شمال و جنوب امن ترین و پویاترین حکومت و نظام نوپای اسلامی را راهبری می کند و با همین کلامش خواب را از چشمان ظالمان و مستبدان عالم ربوده است.
آنانی که یک روز وهابیت و بهاییت و و طالبان و روز دیگر بوکوحرام، القاعده و داعش و النصره را علم می کنند تا جلوی ترقی و توسعه الماسین ادیان یعنی اسلام ناب محمدی را بگیرند.
حزب بعث هم یکی از همان گروه هایی است که صدام رهبریش را عهده دار بود و از حمایت مستکبران دنیا برای تاخت و تاز بر علیه کشوری مسلمان بهره می جست.
آن روزها کشورهای زیادی حامی رژیم بعث بودند اما پلیدترین و غیرانسانی ترین این حمایت ها، آلمان های آریایی نژادی بودند که حتی بدتر از هیتلر و نازی ها عمل کردند و با دادن شیمایی به صدام نسلی از هم نژادهایشان را سوزاندند، نفس هایی را به شماره انداختند و جگرهایی را پاره پاره کردند تا شمشیرهای آل سعود به رقص درآیند، کارخانه های اسلحه و موادشیمایی سازی فروش کنند و اسراییل این غده سرطانی در امنیت بماند.
همان اسرائیلی که گویا خواسته استراتژیک سفر این روزهای آلمان ها به ایران هم به رسمیت شناختن اوست!
عجب و عجیب اینکه ژرمن ها تار مویی از همان اندک معرفت هیتلر جانی در باب مراوده با ایرانی های آریایی به ارث نبرده بودند که با تحویل مواد شیمایی به بعثی ها ننگ تاریخ شدند و امروز اتو کشیده پا به وطنی گذاشته اند که هنوز خس خس سینه مردان و آلودگی خاک های تفتیده اش خراشی ماندگار بر زمین و زمان انداخته است.
نخستین انگیزههای ایجاد رابطه با آلمان در سال ۱۸۵۰ و به درخواست امیرکبیر مطرح شده بود. در آن زمان امیرکبیر در جستجوی دولت ثالث نیرومندی بود که بدون هیچگونه توقع استعماری با ایران روابط سیاسی برقرار کند. استعماری که هر چند سالها بعد و درست بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نام و نشان استعمارگر را نداشت اما حامی غارتگری بود که حتی به مردمان خود هم حمله می کرد و بر سرشان شیمیایی از جنس ژرمن ها می ریخت!
چقدر بی غیرت و بدبختند امثال روزنامه های تحت زنجیری همچون اعتماد که برایشان تیتر افتخار هم می زند: لشکر کشی آریایی های اروپا به ایران
انگار لشکر کشی های خصمانه و جنایتکارانه همین هم نژادی های ریاکار آریایی در حمایت از صدام ملعون و کشتار مسلمانان بیگناه را فراموش کرده اند.
البته این روزها فراموشی در وادی اصلاحات هم استعماری شده و دستور از بالا بگیری است و ربطی هم به سابقه دیروز و امروز فلانی و بهمانی ندارد.
فقط برای رضایت عوام و گرفتن رای و فتح مجلس آن هم به هر بهایی و به هر روشی.
البته نه آن عوامی که هیتلر براحتی فریبشان می داد و برایشان سخنرانی های اتشین پروپاگاندایی می کرد، بلکه عوامی که مثل عوام مدنظر هیتلر سیب زمینی و خیار نیستند و می فهمند.
می فهمند و قضاوت می کنند اما به وقت و زمانش در مسیر همان فهم درست تصمیم نهایی را هم درست می گیرند تا فهم قلیل عده ای نان به نرخ روز خور شکم پرست تکانی بخورد. هر چند این هم از بعیدیات این زمان و این زمانه برای همین عده است.