زندگی سلحشوری مصداق مشارکت سیاسی ایرانیان
یادمان نرفته قدیمترها بازی ها هم مشارکتی و دسته جمعی بود. هم فال بود و هم تماشا و هم تحرک سالمی که این روزها کمرنگ و کمرنگ تر شده است. دو عنصر «باهم بودن» و «زندگی سلحشوری» مصداق مشارکت جمعی جامعه ایرانی در بخش ها و ابعاد متعدد بود…
به گزارش پایگاه خبری شهرستان اردستان “نگین کویر” به نقل از ندای اصفهان- محمود افشاری (کارشناس رسانه)/
برای شکل گیری یک اجتماع انسانی ضروریاتی نیاز است. علت مُحدِثه شکل گیری و ساخت حیات اجتماعی روابط مبتنی بر ارزش های مشترک است؛ مثلا اینکه می بینیم طلاق زیاد می شود قریب به یقین از دلائل آن جابجا شدن خوب و بدهای همسران است به گونه ای که خوبِ این بدِ آن، و خوبِ آن بدِ این شده است و این باعث می شود حس و احساس مشترکی میان این دو نفر ایجاد نشود.
در جامعه نیز همین وضع مصداق دارد چه اینکه اگر هرکس ساز خودش را بزند سنگ روی سنگ بند نمی شود و کاری پیش نمی رود.
ما فرهنگی ایرانی داریم که در مواجهه با سایر ملل می شود فرهنگ ایران و جهان و هرکدام تشابهات و تناقضات خودش را دارد. تلاشی که ما در این اقلیم انجام می دهیم باعث ایجاد و شکل گیری برخی رفتارها و هنجارها بر ما شده است.
به عنوان نمونه اگر شما در کشور انگلستان به شخصی بگویید «فلان شخص تشنه کُشته شد» او این موضوع را درک نخواهد کرد، چرا که آب به وفور در انگلیس یافت می شود و این همان اقتضائات بومی است که در نوع رفتارها و حتی نوع غذا و صحبت کردن و تعارفات هم تاثیر می گذارد.
درثانی در این میان روابط مبتنی بر ادغام پذیری اجتماعی نیز یکی از عناصر مهم روابط فرهنگی و اجتماعی در جهان امروز محسوب می شوند؛ یعنی عناصری که با ما و زندگی و خلق و خوی ما ادغام شده اند که نمونه های آن حجم زیاد کلمات و لغات روسی، فرانسوی و عربی و… است که در زبان رسمی ما ورود کرده اند و سالیان سال است رایج هم شده اند.
جهت گیری های اجتماعی نیز روی دیگر سکه تغییرات، تبادلات و تعاملات فرهنگی است. برای توضیح این جهت گیری ها می توان به ورود سلسله های اسلامی به ممالک مختلف اشاره کرد که باعث شد عادات عشایری و بادیه ای از اعراب تا افشاریه و زندیه و قاجار و… را با خود همراه و هم جهت کند.
هر مقوله فرهنگی ملزوماتی برای زیستن دارد که اگر آنها رعایت نشوند نابودی آن فرهنگ و تمدن قطعی است. باز به عنوان نمونه در کشور بزرگ ایران آب و کم آبی موضوعی حیاتی است که اگر فرهنگ مشارکت نداشته باشیم به راحتی خودمان را با دست خودمان به ورطه خشکی و نیستی می کشانیم. بنابراین مشارکت با ایران و ایرانی عجین شده است چون اقلیم و موقعیت خاص و خطرناکی دارد و همین موجب شده فرهنگ مشارکت قوی در مسائل اجتماعی در ایران شکل بگیرد.
ایران ما بسترهای خاصی از نظر طبیعی دارد که هم سخت و هم نامیمون است. در همین عرصه نامیمون و سخت بیشتر از ۴۱۲ میلیارد متر مکعب آیش فصلی وجود دارد که با تاسف باید گفت ۲۸۲ میلیارد مترمکعب آن بواسطه گرما و سوء مدیریت تبخیر می شود.
۱۲۰ میلیارد مترمکعب دیگر آن به آب های تجدیدپذیر بدل شده و به تنهایی ۹۰درصد از این ۱۲۰ میلیارد مترمکعب در بخش کشاورزی از بین می رود چرا که کشاورزی ما اصولی و مکانیزه نیست. در انتها هم تنها ۱۰درصد از این میزان آب مصرف می شود که آن هم باز غیراصولی است.
برای مثال در کشور انگلیس یک قطره آب شش مرحله بازیافت و بازیابی می شود چرا که اهمیت آب را بخوبی می دانند، با وجود اینکه آنها دارای کشوری پرآب هستند.
باز در همین کشور خودمان سالیان دور قنات گناباد در عمق ۳۰۰متری زمین ۱۳۰کیلومتر را پیمایش می کرده و به حلقه های چاه در ۱۳۰کیلومتر آنسوتر مرتبط بوده است. بنابراین آن زمان نیز قدر آب را می دانسته اند و همین امر باعث ایجاد مشارکت اجباری بوده که به نوعی بر ما و خلق و خوی رفتاری و زندگی تحمیل شده است.
باید گفت مشارکت امری ذاتی نیست بلکه یک امر ضروری است. اگر به پیرامونمان بنگریم این روزها همه چیز آماده و دم دست شده و دیگر نیازی نیست برای یک قرص نان یا یک پیچ گوشتی به همسایه مراجعه کنیم و به همین بهانه سری به همسایه بزنیم. امروزه همه منزوی شده اند و بچه ها دیگر شور و نشاط نسل دیروز را ندارند و اگر شور و نشاط امروزشان را به مهدکودک های اقماری محدود کنیم بدون شک آنها هم فردا روزی ما را به خانه سالمندان محدود می کنند و تحویلمان می دهند.
یادمان نرفته قدیم ترها بازی ها هم مشارکتی و دسته جمعی بود. هم فال بود و هم تماشا و هم تحرک سالمی که این روزها کمرنگ و کمرنگ تر شده است.
بنابراین دو عنصر «باهم بودن» و «زندگی سلحشوری» مصداق مشارکت جمعی جامعه ایرانی در بخش ها و ابعاد متعدد بود. دو عنصری که جامعه بر اساس اینکه باهم باید زیست کنیم شکل می گرفت و تقویت می شد.
ختم سخن اینکه باید گفت بار دیگر سال، سال انتخابات است و عنصر مشارکت سیاسی از نوع حداکثری آن باز هم مصونیت بخش نظام و انقلابی است که شکل گرفتن آن به بهای خون ها و نام های نشاندار و بی نشانی است که منتظر سرانگشتان من و تو در اسفندماه حماسه سازند.
انتهای پیام / کد خبر12745