سرنوشت چهار آیت الله در یک آزمون
شاید در مقایسه رفتار شخصیت هایی چون مرحوم آیت الله خزعلی، حجت الاسلام حسنی و آیت الله جنتی با مواضع هاشمی رفسنجانی درباره آقازاده هایشان، انتظار از آقای هاشمی رفسنجانی که خود را یار امام میداند، بیشتر شده است.
به گزارش پایگاه خبری شهرستان اردستان “نگین کویر” به نقل از ندای ارومیـه، رجال سیاسی و مذهبی در طول تاریخ چه از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی و چه در سال های بعد از انقلاب همواره از جهات گوناگونی مورد امتحان قرار گرفته اند.
و این وعده الهی(وَاعْلَمُوا أَنَّما اَمْوالُکُمْ وَاَوْلادُکُمْ فِتْنَهٌ وَأَنَّ اللّهَ عِنْدَهُ اَجْرٌ عَظیمٌ» – بدانید که اموال و فرزندان شما وسیله آزمایش اند و نزد خدا پاداشى بزرگ هست.) همواره خواص بصیر را از عناصر سست تر تفکیک کرده است.
در دوران بعد از انقلاب اسلامی هم برخی مسئولین و السابقون انقلاب، در معرض این امتحان الهی که خدا وعده داده بود، قرار گرفتند و هرکدام به شکلی متفاوت به استقبال این امتحان الهی رفتند.
برخی نیز نتوانستند آنطور که خود را غرق در انقلاب میدیدند، مانند یک انقلابی واقعی با این امتحان های حساس رو به رو شوند.
آیت الله حسنی- مبارزی که فرزندش را اعدام کرد
مبارز نستوه آذربایجان در خاطراتش درباره فرزند بزرگش رشید که به گروههای منحرف ملحق شده بود می نویسد: ” جایش را شناسایى کردیم. در کمیته انقلاب تهران با آیتالله مهدوىکنى تماس گرفتم و گفتم: یک موردى هست، چند نفر مسلح بفرستد. نگفتم پسرم است….. گفتم اگر مقاومت یا فرار کند، بزنید، نگذارید فرار کند و اگر هم تسلیم شد، دستگیر کنید و به کمیته تحویل بدهید. آنها رفتند و او را دستگیر کردند.”
او ادامه می دهد: “رشید را بعد براى بازجویى و محاکمه به تبریز انتقال دادند. او چون محل فعالیتهایش آذربایجان بود در این شهر محاکمه و به اعدام محکوم شد و بلافاصله حکم اجرا گردید…
آیت الله حسنی می نویسد: من در مورد انقلاب با هیچ شخصى ولو پسرم باشد، شوخى ندارم و با هیچ احدى در این مورد عقد اخوتى هم نبستهام. هنوز هم اگر یکى از فرزندانم بر ضدانقلاب و رهبرى خداى ناکرده فعالیت کند، همان کارى را خواهم کرد که با رشید کردم.
نذر آیت الله جنتی برای اعدام فرزندش
محمدحسین جنتی فرزند آیت الله جنتی نیز از نمونه هایی بود که در اوایل انقلاب در جریان یک درگیری کشته شد.
روایت است که می گوید آیت الله جنتی نذر کرده بوده که اگر پسرش حسین جنتی که فراری است و روند انقلاب را قبول ندارد دستگیر یا اعدام شود ۴۰ روز روزه شکر بگیرد.او قبل از انقلاب به دلیل ارتباطش با سازمان مجاهدین خلق دستگیر و محکوم به حبس ابد شد.
در آبان سال ۵۷ از زندان آزاد شد و پس از اعلام جنگ مسلحانه مجاهدین خلق علیه جمهوری اسلامی به حمایت از سازمان مجاهدین خلق برخاست و فعالیت خود را شدت بخشید.
مدتی به همراه همسرش به زندگی مخفی روی آورد. در پاییز ۱۳۶۰ خانه او به محاصره در آمد، پس از درگیری، حسین خود را از پنجره ساختمان به پائین پرت کرد تا فرار کند، اما کشته شد. همسر وی که برای خرید بیرون رفته بود، هنگام بازگشت به وضعیت محل مشکوک شده و از آنجا میگریزد.
آیت الله خزعلی و براعت از فرزند
روایت برخورد غضبی پدران با فرزندان تنها به اوایل انقلاب برنمی گردد. سی سال پس از انقلاب هم می توان چنین برخوردهایی را در بین مسئولان نظام یافت. به این جمله دقت کنید: «از نزدیکان و خویشاوندانمان دوری و برائت میجوئیم اما از آرمانهای خود و انقلاب دست بر نمیداریم». این جمله ای است که آیت الله ابوالقاسم خزعلی رئیس بنیاد بین المللی غدیر در سال ۸۸ درباره اظهارات و عملکرد فرزندش مهدی به زبان آورده است.
مهدی خزعلی فرزند آیت الله خزعلی تاکنون به دلایل مختلف بازداشت شده است. او به ویژه پس از انتخابات به دلیل رفتار و رویکردی که نسبت به نظام داشت مورد غضب پدر واقع شد.
آیت الله خزعلی سال ۸۸ در بیانیه ای با استناد به آیاتی از قرآن مجید اشاره کرد که خداوند سبحان به ما تنبه میدهد اگر اولادتان با خدا و رسول کنار نیامدند از آنها احتراز کنید و آنها را دوست نداشته باشید. او در بیانیه اش نوشت:«مدت مدیدی است پسرم مهدی خزعلی از راه مستقیم منحرف شده درست در خط مقابل قرار گرفته هر چه نصحیت میکنم و برای هدایتش متوسل به اولیای خدا میشوم اثر نمیکند. با بعضی از علمای بزرگ صحبت کردم، فرمود دست نگه دار شاید به راه بیاید. دیگر کاسه صبرم لبریز شده، دیگر با او صحبت نمیکنم و حرفهای نامناسب او را بر نمیتابم. ملت انقلابی عزیز همیشه در صحنه ما بدانند او از ما جدا هست و هر چه از من نقل کند، نپذیرند.
با من ارتباطی ندارد ولی الان هم دعا میکنم خداوند به او توفیق دهد که از راه انحرافی که پیش گرفته است برگردد و گرنه خداوند مقتدر، اسلام و انقلاب و امام و رهبر و رئیس جمهور و مسلمین عزیز را از شر او مصون و محفوظ بفرماید.
اما آیت الله هاشمی رفسنجانی
مهدی هاشمی، فرزند آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی جدیدترین نمونه برخوردهای یکی از مسئولان نظام با تخلفات فرزندش هست یا باید باشد. او که پس از حوادث انتخابات سال ۱۳۸۸ از ایران خارج شده است. پس از انتخابات حجم قابل توجهی از اعترافات چهره های شاخص دستگیر شده، معطوف به نقش مهدی هاشمی در جریان سازی و هدایت حوادث پس از انتخابات بود. او دو ماه پس از انتخابات به عنوان رئیس دفتر هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی جهت بازدید و رسیدگی دفاتر و شعبات دانشگاه آزاد اسلامی به خارج از ایران رفت و آیت الله هاشمی رفسنجانی پدر او نیز در سخنانی صریح از ماموریت کاری و تحصیلی مهدی هاشمی دفاع کرد.
این سخنان مورد انتقاد برخی از مسئولان نظام قرار گرفت و نهایتا پس از انتقال ریاست دانشگاه ازاد از عبدالله جاسبی به یکی از براداران دانشجو مشخص شد واحد آکسفورد دانشگاه آزاد که فرزند چهارم آیت الله هاشمی رفسنجانی برای ماموریت به آنجا رفته است اصلا وجود خارجی ندارد. با انتشار این خبر و جابجایی ریاست دانشگاه آزاد، ماموریت مهدی در لندن پایان یافته فرض شده و راهی جز بازگشت به ایران نمی بیند. همزمان با روزهایی که خبر بازگشت او منتشر می شود حکم فائزه هاشمی رفسنجانی خواهر او نیز که در اغتشاشات حوادث انتخابات نقش داشت در مرحله اجرا قرار می گیرد.
شاید در مقایسه رفتار شخصیت هایی چون مرحوم آیت الله خزعلی، حجت الاسلام حسنی و آیت الله جنتی با مواضع آقای هاشمی رفسنجانی درباره آقازاده هایشان است که درخواست ها برای پیروی آقای هاشمی از همرزمان خود در انقلاب افزایش یافته است.
این درخواست ها از همان سال ۸۸ تاکنون ادامه یافته است،اما در عوض موضع خانواده آقای هاشمی از سکوت به منتشر کردن فیلم وداع و بیانیه ارتقا پیدا کرده است.
حتی خانواده هاشمی رفسنجانی در روز زندانی شدن مهدی هاشمی در اظهار نظری تاسف بار گفتند که انقلاب از اوین آغاز خواهد شد.
این در حالی است که خواص دیگر در قبال انحرافات و خطاهای فرزنداشان، موضع گیری شفاف و انقلابی داشته و همواره احساسات و عواطف پدر و مادری را فدای انقلاب و ارزشها کرده اند.
انتهای پیام / کد خبر12865