مادر خرج اصلاحات در انتخابات دهم کیست؟
غلامحسین کرباسچی فردی معلوم الحال فعلا شده است مادر خرج اصلاحات در انتخابات مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۷ اسفند ماه واین شائبه پیش میایداین آقا چطور واز کجا بودجه آورده وحتی در تنظیم لیستهای انتخاباتی اصلاح طلبان نقش دارد به همین جهت موارد زیر را بخوانید تا ایشان را بهتر بشناسید.
به گزارش پایگاه خبری شهرستان اردستان”نگین کویر” غلامحسین کرباسچی فردی معلوم الحال فعلا شده است مادر خرج اصلاحات در انتخابات مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۷ اسفند ماه واین شائبه پیش میایداین آقا چطور واز کجا بودجه آورده وحتی در تنظیم لیستهای انتخاباتی اصلاح طلبان نقش دارد به همین جهت موارد زیر را بخوانید تا ایشان را بهتر بشناسید.
از پانزده فروردین ۱۳۷۷ بود که با انتشار خبر دستگیری شهردار کارگزار تهران، یک پرونده اقتصادی به یک «بحران» سیاسی مبدل شد که تا روز صدور حکم قطعی غلامحسین کرباسچی در ۲۰ تیر۱۳۷۷، ۵ ماه از تحولات روز کشور را تحت تاثیر خود قرار داد. وی اول مرداد ۱۳۷۷ به زندان منتقل شد.
غلامحسین کرباسچی و اسناد اختلاسهای او در شهرداری تهران
آقای غلامحسین کرباسچی که به «شهردار سابق تهران» معروف است، در تعهدنامهاش به ساواک در تاریخ ۵۲/۹/۲۷، خود را این گونه معرفی مینماید: اینجانب شیخ غلامحسین کرباسچی، فرزند محمد صادق، دانشجوی دانشکده علوم ریاضی دانشگاه تهران، بدین وسیله به منظور ابراز حسن نیت و صمیمیت و مراتب میهنپرستی و شاهدوستی خود، تعهد مینمایم از این تاریخ صمیمانه با سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) همکاری نموده و چنانچه افراد منحرف و خائن به اینجانب مراجعه نمودند مراتب را فوراً گزارش دهم. کرباسچی در ادامه تعهدنامه خود به ساواک، امام خمینی را فردی ثروتاندوز، اهل ریخت و پاش در امور مادی و تجملگرا معرفی میکند که فرزندان و اطرافیانش نیز همگی این گونهاند. سالها گذشت و غلامحسین کرباسچی که این گونه بیرحمانه امام خمینی و مراجع را متهم به ثروتاندوزی از وجوهات و تجملگرایی میکرد- پس از انقلاب و گذشت چند دهه- با رسیدن به برخی مناصب دولتی که عمدهترین آنها شهرداری تهران بود، بیپروا شروع به حیف و میل بیت المال مسلمین به هر طریق ممکن نمود. به گونهای که به معروفترین فرد اختلاسکننده در تاریخ ایران بدل گردید و در تجملگرایی، گوی سبقت را از همه ربود.در این بخش از نوشتار تلاش میشود تا با افشاگری در خصوص اقدامات وی و حزب دولتساختهاش (بنویسیم کارگزاران سازندگی، بخوانیم حزب خاندان هاشمی) رسالت خود را به انجام رسانیم. از دیدگاه کرباسچی و گروه مطبوعش اقتصاد و توسعه به شیوۀ لیبرالی آن، از هر چیز دیگر مهمتر و پایهایتر میباشد. بدین ترتیب وی هویتی منفعتطلبانه داشته و با در نظر گرفتن فضا و شرایط سیاسی، روشها و دیدگاههای سیاسی و اجتماعی خود را تغییر میدهد تا به هر ترتیب در قدرت باقی بماند. ایشان معتقداست که «توسعه و جذب سرمایه» بر «عدالت و تقسیم عادلانه ثروت» مقدم بوده و به همین دلیل میبایست در سیاستهای کلان کشور، عدالت اجتماعی و برنامههای حمایتی از اقشار کم درآمد را فراموش کرد. از نظر مدیریت شهری، کرباسچی در پست شهرداری تهران ثابت کرد که از استبداد، دیکتاتوری و خودمحوری خاصی در این زمینه پیروی میکند. یکی از افراد نزدیک به کرباسچی در شهرداری تهران به نقل از وی میگوید:
وی (کرباسچی) اظهار میداشت که باید جوری عمل شود که مردم فکر کنند و قبول نمایند که شهرداری خودش واضع قانون است.
اگر قرار شد (از شهرداری) برویم باید طوری برویم مثل اینکه کلید برق تهران خاموش میشود هرچه هست را بفروشید که برای (شهردار) بعدی که میآید هیچ چیز نماند. بر این اساس پس از گذشت مدتی از سکانداری کرباسچی در منصب شهرداری تهران، قداست قانون شکسته شد و هرج و مرج کامل در مدیریت شهرداری نمایان و حاکم گشت، گویی قانون مجسم، شخص شهردار تهران است. وی که از طرفی در مورد مسائل فرهنگی به دیدگاههای کاملاً غربی معتقد بود و برای مثال همواره تأکید مینمود فرهنگسراها باید همچون کشورهای غربی مانند فرانسه اداره شوند و از طرف دیگر هیچ علاقهای برای مراکز مذهبی و سنتی بخصوص مساجد، از خود نشان نمیداد و حتی جلوی چند متر اضافه ساخت یک مسجد را میگرفت. آقای کرباسچی همواره بخششها، رانتها و کمکهای کلانی به نزدیکان خود به ویژه خانواده هاشمی و تیم کارگزاران مینمود و چشمش را بر روی بزرگترین تخلفات شهری میبست، در این ارتباط به تعدادی از تخلفاتی که کرباسچی در مسند ریاست شهرداری تهران مرتکب شده و مشتی از خروار جرایم وی محسوب میشود، اشاره میکنیم:
کرباسچی با استفاده از اعمال نفوذ مستقیم در کمیسیون ماده ۷، باغی به مساحت ۲۲۸۳ متر مربع متعلق به محمد هاشمی (برادر آقای هاشمی رفسنجانی) با پلاک ثبتی ۳/۸۳۸ (واقع در شمیران، خیابان شهید باهنر، خیابان شهید محمودی، اسفندیاری) را تغییر کاربری داد. بدین ترتیب رأی صادره در سال ۱۳۶۵ مبنی بر باغ بودن ملک فوق که به صورت صوری به نام خانم خدیجه نظری (همسرمحمد هاشمی) و فرزندانش بود، باطل و در تاریخ ۱۳۷۶/۴/۳رأی بر غیر باغ بودن آن صادر شد. سپس این ملک با دستور و نظارت کرباسچی تفکیک گردید که در این مورد نیز با دخالت مستقیم وی، قیمت تفکیک به جای متری ۰۰۰/۳۰۰- ۰۰۰/۴۰۰ ریال (درکل ۴۰۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال)، متری۱۰۰/۰۰۰ ریال (در کل ۱۲۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال) محاسبه شد (یعنی ۲۸۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال تخفیف) که در نهایت در مورد همین مقدار هم تشکیک شده و ظاهراً محمد هاشمی با عنایت شهردار از پرداخت آن معاف گردید. به این ترتیب بر اساس نظر کارشناسی حدود چند میلیارد ریال ارزش افزوده در مورد ملک مورد نظر بدست آمد و در حدود ۵/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال سود عاید آقای محمد هاشمی گردید. سوء استفاده از قدرت شهرداری به نفع خانواده هاشمی در زمان ریاست کرباسچی برشهرداری تهران، خانمی بنام «فرزین»، طی نامهای به شهرداری درخواست اجازه برای فروش باغی به مساحت ۲۲۷۰ متر در مجاورت پارک جمشیدیه تهران (خیابان شهید باهنر، خیابان جمشیدیه، بالاتر از کوچۀ ۲۸، پلاک ۶) مینماید که شهرداری به بهانۀ توسعه پارک، از صدور مجوز خودداری کرده و با تحت فشار قرار گرفتن مالک از طرف شهرداری، نامبرده مجبور به فروش باغ خود به مبلغ بسیار نازل ۹۰۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال به فرد مشخص شده از طرف شهرداری میشود. جالبتر اینکه این فرد کسی نبود جز «علی هاشمی» یکی از اعضای حزب کارگزاران (برادرزادۀ آقای هاشمی رفسنجانی) که ملک فوق را با نام صوری همسرش «مریم هاشمینژاد» خریداری میکند.
انتهای پیام / کد خبر13998