جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
میثم جوکار

امتناع تاریخی رابطه ایران و آمریکا

تاریخ تبدیل به دو زنجیره جدا از هم می شود. یک طرف زنجیره ی جامعه انبیا و اولیا و اوصیا که به هم پیوسته هستند، طرف دیگر هم زنجیره فراعنه و طواغیت هستند. تاریخ نیز چیزی نیست جز درگیری این دو طیف…

jokar

سه گانه فرد، جامعه و تاریخ را در نظر بگیرید. آنچه به فرد حیثیت وجودی داده است، اراده اوست. همین اراده است که جهت گیری وی در عالم را مشخص می کند. جامعه نیز حاصل اراده های جمعی و واجد اراده محوری است که این اراده محوری سو گیری جامعه را مشخص می کند. تاریخ را نیز سیر تطورات و تحولات جامعه در بستر زمان می دانیم. البته حرکت تاریخ دائر مدار اراده محوری عالم خواهد بود، که اراده ای حکیم و عزیز و رحیم و رحمان است. اراده فرد و جامعه نیز ذیل این اراده محوری عمل خواهد کرد. در واقع نه آزادی مطلق داریم و نه موجبیت مطلق.

با این تعریف، تاریخ نظام مند بوده و صرفا مجموعه ای از حوادث نخواهد بود. لذا می توان با فهمِ مبدأ و مقصد و سیر حرکت تاریخ ، حوادث عالم را تحلیل و برای رفتار و اعمال آینده خود تصیمیم گیری روشنی کرد.

سیر منطقی بحث اینچنین است که اولا عالم مخلوق خداوند و تحت ربوبیت اوست. به واقع خداوند هم خالق هستی است هم رافع آن. لذا سرپرستی و تکامل همه موجودات از جمادات گرفته تا انسان همه به خداوند متعال برمی گردد.

ثانیا ما نه گرفتار جبر مطلق هستیم و نه اختیار و اراده مطلق داریم. ما تحت تدبیر اراده خداوند هستیم گرچه به ما آزادی و اراده هم داده شده است.

ثالثا علی رغم اینکه در کیفیت پرستش و جهت گیری آزاد هستیم، اما در اصل پرستش و سوگیری آزاد نیستیم. به واقع هیچ انسانی را نمی توان یافت که خالی از محبت و دلدادگی و خضوع و آرمان باشد. پس خداوند انسان را مجبور مطلق نکرده است. “لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی”، دو مسیر در عالم وجود دارد: رشد و غی، هدایت و ضلالت، ولایت الهیه و ولایت ابلیس. انسان در انتخاب یکی از این دو مسیر آزاد است.

این سو گیری و پرستش آغاز و در مسیر تکامل خودش به ایجاد جامعه ختم می شود. ختم شدن به جامعه برابر با تجمیع اراده ها و تمایلات اجتماعی مختلف و ایجاد اراده بزرگ و حاکم بر کل جامعه خواهد بود. اینجاست که یک جامعه ای می تواند در کلیت خود در مسیر رشد یا در مسیر غی و ضلالت، در مسیر پرستش مادی یا در مسیر پرستش معنوی باشد.

پس دو قطبی که در تاریخ شکل می گیرد بر سر مساله پرستش و تمایلات اجتماعی است.

یعنی بشر مخلوق خداوند و رو به تکامل است. این بشر در انتخاب مسیر خود و نوع پرستش آزاد است، پرستش خدا یا ابلیس. سیر و تطور تاریخ نیز چیزی نیست جز درگیری این دو طیف، یک طرف طیف مومنین و یک طرف طیف کفار. جنگ محوری و دو قطبی اصلی تاریخ جنگ بین ایمان و کفر یا همان جنگ بین حق و باطل است.

لذا تاریخ تبدیل به دو زنجیره جدا از هم می شود. یک طرف زنجیره ی جامعه انبیا و اولیا و اوصیا که به هم پیوسته هستند، طرف دیگر هم زنجیره فراعنه و طواغیت هستند. تاریخ نیز چیزی نیست جز درگیری این دو طیف که از روز اول شروع شده و در نهایت با درگیری این دو طیف و پیروزی طیف و جبهه حق در نبرد نهایی تاریخ تمام می شود.

حال بیایید رخداد انقلاب اسلامی و درگیری آن با جبهه استکبار و کفر و آمریکا را در این چارچوب بررسی کنید. به واقع درگیری و دشمنی این دو جبهه ادامه سیر تاریخی نزاع حق و باطل است که روزگاری بر محور دو قطبی هایی چون هابیل و قابیل، نوح(ع) و قومش، ابراهیم(ع) و نمرود، موسی(ع) و فرعون و خاتم(ص) و مشرکین، دوران خلافت علی(ع)، واقعه عاشورا و… بوده است. این درگیری تاریخی حق و باطل سیر تاریخی خود را ادامه داده و هم اینک در درگیری و نزاع انقلاب اسلامی و غرب عیان و آشکار شده است.

 

اگر این را از آیات قرآن بپذیریم که دو قطب بیشتر نداریم، ولایت الله یا ولایت طواغیت، آن موقع به راحتی قابل درک خواهد بود که به هیچ وجه مصالحه ای بین متولیان الهی و طاغوتی رخ نخواهد داد و امکان چنین مصالحه ای نیست. در واقع از آنجا که حیثیت این دو جبهه بر اساس ایمان و اعتقادات است، امکان رابطه و مصالحه نیست مگر با تغییر و تحول در گرایشات و اعتقادات یکی از دو جبهه.

رابطه و مصالحه ایران و آمریکا در این چارچوب جای می گیرد. لذا به لحاظ تاریخی و هویتی که ایران و آمریکا بر اساس گرایشات و تولی و تبری در نسبت به الله و شیطان کسب کرده اند، به هیچ وجه امکان مصالحه نیست مگر اینکه یا ایران دیگر نمایندگی جبهه حق و مستضعفین را نداشته باشد یا آمریکا دست از استکبار و نمایندگی جبهه باطل بردارد. فتأمل

 

منبع : صاحب نیوز

انتهای پیام / کد خبر1887

مطالب مرتبط

جستجو

نظرسنجی

در حال حاضر نظرسنجی نداریم.

آخرین اخبار