
دولت تدبیر و امید و نسبت آن با گفتمان انقلاب
در این راستا دولت تدبیر و امید هم باید نسبت اعتدال، تدبیر و امید را با انقلاب اسلامی مشخص کند. اعتدال در گفتمان انقلاب اسلامی به یک معناست، در گفتمان دنیای مدرن به معناهای دیگر…
امروز عالمان علوم انسانی از واژهی گفتمان و پارادایم زیاد بهره میبرند و معتقدند واژهها در فضای گفتمانی خودشان معنا مییابند. اندیشمندان اسلامی معتقدند حقیقت از آن اسلام است و واژهها فقط در سایهی توحید معنا مییابند. لذا اگر شعارهای عدالتخواهانه و آزادیطلبانه و هر واژهی مقدس دیگری در سایهی اسلام انقلابی که امروز در جمهوری اسلامی متجلی شده است معنا نشود انقلاب نمیتواند بر روی ریلهای خود حرکت کند. ریلهای انقلاب اسلامی که از آدم ابوالبشر و ظهور انبیاء در زمین پدید آمده است و تا ظهور حضرت حجت عجلالله تعالی فرجه الشریف ادامه پیدا میکند قرارداد بشر نیستند که هر روز تغییر یابند. جایگاه آنها مسلم و قطعی است همانگونه که بنیاد توحید زوال نمیپذیرد.
در این راستا دولت تدبیر و امید هم باید نسبت اعتدال، تدبیر و امید را با انقلاب اسلامی مشخص کند. اعتدال در گفتمان انقلاب اسلامی به یک معناست، در گفتمان دنیای مدرن به معناهای دیگر. حکایت تدبیر و امید نیز همینگونه است. امروز معنویت پدیدهای مقدس در همهی عالم است؛ رشد جادوگری و حلقههای عرفانی و فیلمهای تخیلی همه نشان از عنایت ویژهی بشر به ماوراء طبیعت است. لکن واقعیت آن است که از واژهها برای پیشبرد اهداف خویش در گفتمانهای متعدد به طور بینهایت نمیتوان بهره برد زیرا که اعلام موضع و عمل در قبال حوادث پیشآمده آن واژهها را محدود میکند. نمیشود به نام واژههای مقدس با همهی طرفداران آن به یک گونه برخورد کرد. در قاموس فرهنگ توحیدی دو راه بیشتر وجود ندارد؛ «حق» است یا «باطل» نه آنکه مکاتب مختلفی مدعی سبک زندگی و برنامهی جامع نیستند. البته ظاهرا برنامههای بشر برای سعادت متعددند لکن در عمل دو راه اصلی بیشتر وجود ندارد.
در عصر حاضر آن دو راه در انقلاب اسلامی و دنیای مدرن متجلی شده است. اعتدال در دنیای مدرن معانی مختلفی دارد. میتواند تعابییر سرمایهدارانه و کمونیستی آن باشد و یا حتی طالبانی و تکفیری آن. کمونیستها اقتصاد بستهی دولتی را که هرکس به اندازهی نیازش برداشت کند عین عدالت میدانند. لیبرالها نظام مردم کش سرمایه داری را عدالت محض میدانند. تکفیری ها هم ترور و ارعاب و مقابلهی خشونتآمیز با هر کس و هر گروه را که تعبیری غیر از آنان ارائه کند عدالت حقیقی میدانند.
تدبیر هم در دنیای مدرن پیشرفت امور بر اساس عقل ابزاری است. حال این عقل ابزاری در صور مختلف ظاهر میشود. تدبیر در نظام سکولار در وجه عالی خویش در نظام قدرتمدار ماکیاولی ظهور پیدا میکند که پس از دورهای چهارصد ساله فوکو آن را توهمی بیش نمیداند و معتقد است تدبیر همان زنجیرهای خودمداری است که در ساختارهای مدرن سیاستمداران را به این سو و آن سو میکشد. امید هم صرفا امید به رفاه و آسایش است و اگر گرایشهای معنوی موجود است امید به خداهای ساخته شدهای است که توانشان چه بسا از بشر هم کمتر است.
شاید واژهها نه تنها به اندازهی تمام فرهنگها و مکاتب و به قول پستمدرنها به اندازهی همهی آدمها باشند اما در عمل همه در دو نظام بزرگ حق و باطل سازمان مییابند و بس. هیچکس نمیتواند راه سومی در پیش گیرد. شاید مدرنیته ما را آنقدر در بند کرده باشد که حق و باطل در ساز و کارهای اجرایی مغشوش شده باشد اما لااقل برای جهت گیری نسبت به آرمانهای انقلاب هیچ جایی برای شبهه باقی نمیماند.
اعتدال، تدبیر و امید در نظام ولایی جز پایداری بر وعدهها و سنن الهی نیست. تدبیر آن خطوط قرمزی است که رهبر انقلاب با بصیرت خویش ورای حوادث در تحلیلهایشان مؤکدا به آن سفارش کردهاند. امید هم صرفا امید به ایجاد تمدن اسلامی است که رهبری با تأکید بر نقش علم و تحول در علوم انسانی افق آن را ترسیم کردهاند و اعتدال هم شناسایی ظرفیتهای انقلاب و ملت در راه رسیدن به تمدن اسلامی است.
در این راستا دولت فعلی موضع خویش را باید نسبت به شعارهای خویش شفاف سازد. نمیشود با طرح شعارهای نیک کار را تمام کرد. بعضی وزرای پیشنهادی در جلسهی رأی اعتماد در حالی که تا دیروز در فتنهی ۸۸ دخیل بودند و در حالی که ارادتی به ایجاد تمدن اسلامی ایرانی ندارند از مقام معظم رهبری در نطق خویش بارها یاد کردند و خودشان را مبرا از از اهالی فتنه دانستند. البته ما بسیار خرسندیم که آقایان انشاالله به برکت تذکر فطرت خویش هویت خود را در رهبری نظام میجویند و خود را فرزند انقلاب خطاب میکنند. ما این امر را از عظمت انقلابمان میدانیم که نور توحیدی انقلاب آنچنان فراگیر است که محدود به حزباللهی ها نمیشود. ملت ایران همه باید در ساختن مدینهی الهی مشارکت کنند و این جز در لوای مقام معظم رهبری ممکن نیست. البته این دوستان بدانند که انقلاب اسلامی از اندیشهی یک حزب و گروه خودبنیاد برنیامده است که هروقت هر کس صلاح بداند خود را متصل به انقلاب و رهبری نظام کند. انقلاب اسلامی هرکس را که در لوای فرعونیت نفس اماره قصد تجاوز از مسیر حاکمیت حضرت الله که مسیر قطعی تاریخ است داشته باشد با عزت توحیدیاش خرد خواهد کرد.
امروز آنها که در استودیوی BBC نشستهاند و مشاور سازمانهای جاسوسی شدهاند و اتفاقا همین امروز هم اذعان میکنند که حتی یک نقطه ی خاکستری در زندگی رهبر انقلاب وجود نداشته است در نطقهایشان زیاد از انقلاب و رهبری مایه گذاشتند لکن بیدل توحیدی رسوا شدند.
رهبری عزیز را نمیتوان مصادره کرد. رهبری حکیم و فرزانهی امروز یعنی تحقق غدیر، یعنی نور احدی حضرت حق در زمین، یعنی همهی امید ما برای تحقق مدینهی الهی. نور احدی و آرمان غدیر هیچجایی برای خودمداری باقی نمی گذارد. لذا نمیتوان خواهان الگوهای بحرانزدهی مدرن بود و به ولی فقیه بصیر زمان در قوارهی ملکهی انگلیس نگریست و انتظار پیشبرد امور را داشت. اگر توسعهای هم صورت بگیرد از همان گونهای است که نقمتهایی میآفریند که همانند دنیای بحران زدهی امروز مدرن مفری از آن نیست. اینها همه یعنی حاکمیت تام حضرت الله در عالم.
این آقایان که بعضی دچار تحولات جدی شدهاند بدانند ولی فقیه قابل مصادره نیست. انسانهای بیهویت را میتوان مصادره کرد؛ همانها که در فتنهی ۸۸ رهبری عزیز هشدار دادند با دشمن مرزبندی کنند و نکردند. آری سران فتنه که هویتشان بسته به طواغیت زماناند آنها قابل مصادرهاند.
آقایانی که امروز از تریبون مجلس اعلام میکنند افراطیگری ناشی از ضعف و ترس است و اعتدال را ناشی از اقتدار میدانند و مکررا به آیات قرآن استناد میکنند شفافتر سخن بگویند آیا آرمان مقاومت و استکبارستیزی که آیات محکم قرآن است افراطیگری است!!
انقلاب ما عبور از نظام سلطنتی به نظام جمهوری نبوده است که بعضی آقایان جمهوری اسلامی را جمهوری مسلمانان فرض کردهاند و در سخنانشان از انقلابی دفاع میکنند که معلوم نیست کدام انقلاب است؛ انقلابی که از نابودیاش در فتنهی ۸۸ دریغ نداشتند و یا انقلابی که امروز در راستای شعارهای خویش آن را تکریم میکنند و ذات پایداری برای آن قائل نیستند.
کارگزاران فعلی نظام که موفق به رأی اعتماد از مجلس شدهاند بدانند آنها مسئولیتی بسیار خطیر دارند. مقامات اجرایی نظامهای سکولار به به کاری میپردازند که هیچ ارزش ذاتی ندارد. براساس قرارداد بین آنها و ملت (البته بهتر است بخوانیم مجتمعهای صنعتی- نظامی کارتلها و تراستها، همجنسبازها و…) به انجام مسئولیت میپردازند. آنها فقط در مقابل کاری متعهد شدهاند که صرفا انگیزههای خودمدارانهی خویش و یا حزب و گروهشان است. اما در جمهوری اسلامی خدمتگزاری در بستر انقلاب اسلامی توفیق الهی میخواهد. جمهوری اسلامی مسیر تحقق آیندهی نیک تاریخ است هر کس بتواند در راه تحقق حاکمیت حق و فرهنگ غدیر گامی بردارد عاقبتی نیکو برای خویش رقم زده است. لذا دوستان فعلی این فرصت را که خداوند بار دیگر به آنها هدیه کرد ارج نهند و از آن در جهت تصحیح سیاستهای سابق بکوشند.
این دوستان اگر شعار اعتدال سر میدهند به خوبی میدانند در قاموس فرهنگ شیعه عدالت مجسم در سایهی حکومت حضرت علی علیهالسلام محقق شده است لذا عملکرد آنها باید تکلیفمدارانه باشد. نمیتوان به نام تخصص و بیطرفی حاکمیت سکولار در نظام الهی ایجاد کرد. این انقلاب چون جنس حاکمیت انبیاء و ولایت ائمه علیهمالسلام است خود تطهیر کننده است خود صراط است خود راه و روش و مسیر است. هر گونه آلودگی و نقصی در درون نظام مضمحل میشود. لذا اگر بعضی آقایان سر آن دارند که منویات سکولار خویش را در دل نظام جامهی عمل بپوشانند بسیار گمراهند.
اگر بعضی از هر شایعه و تهمتی برای تخریب اقدامات انقلابی دولت نهم و دهم دریغ نکردند ما مانند آن دوستان به فحاشی و توهین نمیپردازیم. ما انقلابمان را دوست داریم حتی اگر سالها توفیق آن نیابیم که در دستگاه اجرایی آرمانهای انقلاب را در جهت ساختن تمدن اسلامی محقق کنیم. ما دولتی که برآمده از آراء ملت باشد حتی اگر با فاصلهی چند صد هزار رأی روی کار آمده باشد را دولت قانونی میدانیم و از هرکاری برای کمک به عظمت انقلابمان دریغ نمیکنیم و معتقدیم دولتهایی که با انقلاب زاویه میگیرند آن قدر منحرف می شوند که به برکت انقلاب و رهبری هنوز نور انقلاب بر آنها میتابد. لذا ما به انقلابمان و به رهبر عزیزمان امیدواریم و برادرانمان که امروز سکان کشور را به دست گرفتهاند کارگزاران جمهوری اسلامی میدانیم و تا زمانی که رهبر معظم انقلاب نسبت به کارکرد ایشان اعلام رضایت کنند آنها را یاری خواهیم کرد.
انتهای پیام / کد خبر514