پلاک | «کلید» و «شاه کلید»
به گزارش نگین کویر به نقل از جوان آنلاین ، دیروز سه تا از این چند روزنامه دومخردادی در یک اقدام کاملاً خودجوش (!) ضمن حمله به منتقدین اصولگرای ترکیب هیئت دولت (که صرف نظر از رأی اعتماد یا رأی عدم اعتماد مجلس، هنوز هم به انتخاب بعضی وزرا و انتصاب بعضی معاونین، نقدهای جدی دارند) این سؤال مشترک را مطرح کردند:«مگر رهبر انقلاب نفرمودند تا دولت شروع به کار نکرده و کارنامهای ارائه نداده، نباید نقدش کرد؟! مگر معظمله نفرمودند صبر کنید و برای نقد دولت عجله نکنید؟! و مگر ایشان نفرمودند با دولت همکاری کنید؟!»
در این باره اشاره به نکاتی لازم است؛ یک: آنچه اصولگرایان به نقد آن پرداختهاند، نه نقد دولت، که نقد ترکیب کابینه اعم از وزرا و معاونین بوده. اصولگرایان، کار انجام نشده را نقد نکردهاند، بلکه کار انجام شده را آن هم بر اساس اصول و موازین متقن نقد کردهاند. فلذا این قبیل انتقادات، بیش از آنکه مخاطب تذکر رهبر انقلاب باشد، نوعی انجام وظیفه درست و اصولگرایانه است.
دو: اتفاقاً سؤال اساسی را باید از رسانههای دوم خردادی پرسید؛ شما که ماشاءالله این همه برایتان عمل به رهنمودهای رهبر عزیز ما مهم است، چرا در فتنه ۷۸ بر خلاف فرمایشات «حضرت آقا» از رسانههای خود «شارلاتانیسم مطبوعاتی» درست کردید؟! و چرا در فتنه ۸۸ بر خلاف تواصی به حق رهبر فرزانه، آشوب و تعرض را به قانونگرایی برتری دادید؟! و چرا یک انتخابات باشکوه ۴۰میلیونی را با تهمت تقلب، لکهدار کردید؟! و چرا رئیسجمهور قانونی برآمده از آن انتخابات را برنتافتید؟! و چرا در مواجهه با دشمن، این همه سستعنصر و سازشکارید؟! و چرا در همین زمینه تحریم، تیر نقدتان، به جای بیشرمیهای دشمن، مقاومت مقتدرانه اما مظلومانه ملت ایران را نشانه گرفته؟! و چرا علیالدوام در مصاف انقلاب اسلامی با دشمن قدار، حق را به جماعت باطل میدهید؟! آری، شما که ماشاءالله این همه ولایتپذیری دارید، هنگام حمایت از شعار «نهغزه، نه لبنان. . . » تحت ولایت «ایالت عیش» بودید یا «ولایت عشق»؟!
سه: ما البته استقبال میکنیم از اینکه شما نیز دست آخر متوجه شدهاید راهحل مشکلات، عمل به رهنمودهای رهبر حکیم ماست. شرط است که این ولایتپذیری را ادامه دهید! نیز استقبال میکنیم وقتی بزرگترهای شما، تقلب را توهم (حالا بگو تدلیس!) میخوانند و در تلویحی نزدیک به تصریح، صحه بر خیانت خود در آزمون بزرگ ۸۸ میگذارند.
چهار: و اما چرا اصولگرایان، به ترکیب کابینه نقد دارند؟!
چهار/ ۱: وقتی مجلس با در نظر گرفتن کف مطالبات آرمانی خود، به جای پنج یا شش فرد معرفی شده توسط رئیس دستگاه اجرا، فقط و فقط به سه نفر رأی عدم اعتماد میدهد، توقع از رئیس قوه مجریه این نیست که در جواب تعامل مثبت و سازنده مجلس، بردارند و افرادی مؤثرتر در فتنه ۸۸ (در مقام قیاس با آن سه نفر پیشنهادی) را به سمت سرپرست وزارتخانهها منصوب کنند. چنین کاری، نه فقط دهن کجی به دست دوستی مجلس، بلکه دهنکجی در حق شعار اعتدال است و از یاد نبردهایم که یکی از شعارهای شیخ حسن، «تعامل قوای سهگانه» بود.
چهار/ ۲: مجلس از ابتدا هم معلوم بود که ناظر بر همکاری با دولت جدید، بنای بر مو از ماست بیرون کشیدن، ندارد. حق این بود که آقای روحانی از رواداری نمایندگان، سوء استفاده نکند و از همان بدو امر، وزرای دخیل در فتنه یا وزرای پروندهدار را به مجلس معرفی نکند.
چهار/ ۳: یکی دیگر از شعارهای شیخ حسن «شایستهسالاری» بود. خوب است رئیس قوه مجریه بفرمایند که عاقبت، تخصص جناب نجفی* در آموزش و پرورش است یا گردشگری و توریسم؟! متأسفانه از این نمونهها کم نیست در کابینه.
چهار/ ۴: آقای روحانی مکرر میگویند «کابینه من کابینه فراجناحی است». اولاً ناراستی این ادعا به اندازهای واضح است که ما را از اقامه دلیل بینیاز میکند! ثانیاً دکتر احمدینژاد اگرچه داعیه فراجناحی بودن کابینهاش را نداشت، اما فی الواقع هر دو کابینه او لااقل در نسبت با کابینه شیخ حسن، بسی فراجناحیتر بود! آقایان رحمتی و سعیدیکیا هر دو وزرای دولت قبل از احمدینژاد بودند، اما به کابینه محمود راه یافتند. معالاسف جوری جناب روحانی از کابینه فراجناحی سخن میگوید، کأنه ما در این مملکت، جز جناح مشترک هاشمی و خاتمی، جناح دیگری نداریم! اتفاقا کابینه کاملاً جناحی است و کاش آقای روحانی از یاد نبرد که اولین پیش شرط اعتدال، «صداقت» است، به خصوص اگر نام «دولت راستگویان» را یدک بکشد! با این دست فرمان، بیم آن میرود که متاثر از این همه بیصداقتی (آن هم تحت پوشش راستگویی!) و در مقام قیاس، از احمدی نژاد به عنوان «محمود صدیق» یاد کنیم!
پنج: کاری به کار شیخ حسن یا هر رئیس قوه مجریه دیگری هم نداشته باشیم، باورم هست قانون در پارهای موارد به شدت نارسا و قابل سوء استفاده است. من در ادامه ترجیح میدهم به جای جملات آکادمیک، به ارائه پرسشی بسنده کنم، باشد که قانونگذار فکری به حال این معضلات کند؛ «چرا شخصی که بر اساس اسناد محکم به علاوه اعترافات عمومی خودش، نمیتواند وزیر باشد، میتواند حکم معاونت بگیرد؟! دقت شود که اینجا بحث «تعهد» مطرح است، نه «تخصص». اگر شخصی تعهد لازم برای وزیر شدن ندارد، قطعاً برای پست مهم معاونت رئیس قوه مجریه نیز فاقد تعهد است. نیز، چرا شخصی که نمیتواند عضو شورای شهر باشد، میتواند با رأی همین شورای شهر، شهردار شود؟!»
شش: جناب شیخ حسن و البته جناب ظریف**، مکرر از آنچه «بی حرمتی جهانیان به گذرنامه ایرانی» میخوانند، سخن میرانند. من واقعاً نمیدانم این سیاهنماییها چه نسبتی با شعار اعتدال دارد و اصولاً چقدر واقعی است، اما بیحرمتی خارجی به گذرنامه ایرانی (بر فرض که وجود داشته باشد) آیا بدتر از بیحرمتی داخلی به ۴۰ میلیون رأی ایرانی است؟! عالیجنابان! شما اگر اینقدر نگران شأن و جایگاه گذرنامه ایرانی بودید، از دروغگویان و ساکتین در حق رأی ایرانی در گرد خود استفاده نمیکردید! چه اینکه اسباب بیاحترامی به گذرنامه ایرانی، بیش از هر چیز ناشی از عمل فتنهگرانی است که با تهمت تقلب، اسباب این بیحرمتی را برای معاندان فراهم کردند.***
* گاهی فکر میکنم چرا در ایران زیبا با این همه جاذبه گردشگری، هرگز صنعت توریسم رونق شایستهای ندارد؟! فی الحال دیگر حتم دارم که مهمترین دلیل، عمل رؤسای قوه مجریه برخلاف شعار شایستهسالاری است. وقتی در دولت قبل، ملکزاده که نمیتواند معاون وزیر خارجه شود، عدل، سر از گردشگری در میآورد و وقتی همین روال در دولت اعتدال تکرار میشود، خیلی نباید امید داشت به رشد صنعت توریسم.
** این روزها رسانههای دوم خردادی، جملگی، لقب «شاهکلید» را به وزیر امور خارجه دادهاند. آقای روحانی! اصولگرایان خیر شما را میخواهند. . . بهتر است فاصله خود را با تندروهای افراطی بیشتر کنی، چراکه این جماعت برای «کلید» و «شاهکلید» خوابها دیدهاند. . . یعنی این را هم باید بنویسم که «شاه کلید» قصد عبور از «کلید» را دارد؟!
*** متن فوق اگرچه در نقد ترکیب کابینه نوشته شده، اما قطعاً فراموش نمیکند که رئیس کابینه یازدهم، لزوماً به همه پیشنهادات آقایان فلانی و بهمانی عمل نکرده است. معالاسف اتکای بیش از حد بر خود و نظر خود که منجر به خطر خودبینی و خودبزرگبینی میشود، خطری کمتر از آدم این و آن شدن ندارد.
انتهای پیام / کد خبر396