شهید سید نورالله طباطبایی نژاد
در ادامه نگاهی خواهیم داشت بر زندگی شهید سید نورالله طباطبایی نژاد، اولین نماینده اردستان در مجلس که در انفجار دفتر حزب جمهوری به شهادت رسید.
به گزارش پایگاه خبری شهرستان اردستان “نگین کویر” ، شهید سید نورالله طباطبایی نژاد در روز پنجشنبه یکشنبه ۱۶ تیرماه ۱۳۱۹ در اردستان متولد شد.
او فرزند میرزا علی طباطبایی نژاد بود که تحصیلاتش را در مقطع علوم حوزوی با گرایش خارج فقه و اصول به پایان رسانده بود.
زندگی نامه
سوابق مبارزاتی
آغاز مبارزه همزمان با نهضت حضرت امام خمینی(ره) پخش اعلامیه ها و سخنرانی های بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران، اعت?اض به برپایی انتخابات فرمایشی مجلس شورای ملی در سال ۱۳۴۹ هـ.ش، دستگیری، تحمل حبس و ممنوع المنبر شدن، مبارزه با جریانهای انحرافی و گروهک منافقین و لیبرال ها.
کارهای تشکیلاتی
همکاری با انجمن نویسندگان تفسیر نمونه، عضویت در حزب جمهوری اسلامی
مسئولیت ها
تبلیغ و تدریس علوم دینی و اصول عقاید، نظارت بر کمیته های انقلاب اسلامی، سخنرانی در پادگان های ارتش جمهوری اسلامی ایران، نمایندگی مردم اردستان در مجلس شورای اسلامی و عضویت در دو کمیسیون امور اقتصادی و دارایی و رسیدگی به سئوالات
آثار علمی
همکار علمی در تألیف هشت جلد از تفسیر نمونه، مقالات متعدد دینی و عقیدتی
تولد تا جوانی
در روز شانزدهم تیر ماه سال ۱۳۱۹ هـ.ش، در خانواده روحانی عارف و مبارز حجت الاسلام والمسلمین حاج میرزاعلی طباطبائی در روستای ظفرقند اردستان، کودکی قدم به عرصه کره خاکی نهاد که پدر نام «سید نورالله» را برای او برگزید تا همیشه نور الوهیت در وجود او مسیر سعادت و بندگی خدا را بر او نمایان سازد.
پدر سید نورالله، در علم و اخلاق و تقوی در منطقه اردستان زبانزد علما و مردم بود و معارف غنی اسلامی را در محضر چنین پدر فرزانه ای شروع به تحصیل کرد.
شهید سید نورالله، همچنین از فضیلت والده ماجده خود، تهذیب نفس را آموخت و قدم در طی طریق نهاد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی برای افزایش دانسته ها و آشنایی هر چه بیشتر با اندیشه های نوین، به امر پدر از ظفرقند به مهد عالم پرور قم هجرت کرد و در شهر خون و قیام در محضر اساتید بنام حوزه، ادبیات عرب، فقه، اصول،فلسفه، تفسیر قرآن و دیگر علوم انسانی را فرا گرفت و بیش از ۲۰ سال به تحصیل و تدریس پرداخت.
وی به علت استعداد سرشاری که داشت، دوره مقدمات و سطح را با سرعت فراگرفت و همه امتحانات را با موفقیت پشت سرگذاشت. دوره خارج فقه و اصول را بیش از ۱۰ سال در محضر مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی (ره) و دیگر اساتید حوزه علمیه طی کرد و از اندیشه ها و تعالیم استاد متفکر، شهید آیت الله دکتر مرتضی مطهری نیز در فلسفه اسلامی بهره های علمی گرفت. وی به تفسیر کلام وحی علاقه وافری داشت و با استعداد های سرشاری که خداوند در وجود او به ودیعه نهاده بود، با همتی وافر و ذوقی عالی به مدت ۱۲ سال و تا لحظه شهادت، همواره بخشی از اوقات خود را صرف آن نمود. ثمره زحمات او در این زمینه، همکاری علمی در تهیه ۸ جلد از «تفسیر نمونه» است که با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان زیر نظر برخی از اساتید حوزه علمیه منتشر شده است. حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی (حفظه الله) از مراجع عظام تقلید در قم، در طلیعه جلد یازدهم تفسیر نمونه در وصف شهید حجت الاسلام والمسلمین سید نورالله طباطبائی نژاد چنین بیان فرموده است:
«چنانچه می دانید و می دانیم دشمن زخم خورده انقلاب اسلامی ایران دست به یکی از هولناکترین جنایات زد، و با بمب گذاری در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، بیش از هفتاد و دو نفر از روحانیین برجسته و شخصیت های مهم مملکتی را شهید ساخت، و در زمره این شهیدان مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید نورالله طباطبائی (قدس سره) از همکاران عزیز تفسیر نمونه بود که نمایندگی مجلس شورای اسلامی را نیز به عهده داشت.
او مردی مصمم، شجاع و با استقامت، فاضل، و متدین با ایمان و پر عاطفه بود و گرمی و صفای خاصی داشت.
ما جای او را در انجمن دوستان تفسیر نمونه همواره خالی می بینیم، خدایش غریق رحمت کند، و با شهیدان بدر و احد و میدان جانبازی کربلا محشور دارد، و به همه ما توفیق دهد که راه آنها را تا پیروزی کامل بر قدرت های اهریمنی جهانخوار شرق و غرب و بر افراشتن پرچم اسلام در همه جهان، ادامه دهیم. آمین یا رب العالمین.»
وی با قرآن مأنوس و زندگی و جهاد و شهادت خود را بر اساس قرآن و اندیشه های قرآنی، پایه گذاری کرده بود. او به حقیقت اینکه قرآن بازدارنده و فرمان دهنده است، پی برده بود.
شهید طباطبائی نژاد در صیانت از مفاهیم والای اسلامی و زدودن زنگار بی ایمانی و التقاط از چهره جامعه آن روز نقش موثری داشت و منشاء تحولات فکری عظیمی در میان علاقه مندان به فراگیری بوستان حکمت و اندیشه شد.
تواضع و فروتنی از ویژگی های بارز شهید
سید نورالله طباطبائی نژاد، از همان دوران طفولیت سیرت خود را به فضایل و مکارم اخلاقی آراسته کرد و کوشید تا با اجتناب از سیئات و کسب حسنات، نفس و شرافت خود را به کرامت و پرهیز از تمایلات مادی و کبر و خودپسندی، مزین نماید. او در پرتو اندیشه های اسلامی،در برابر پروردگار جهانیان خضوع و خشوع داشت و در برخورد با مومنان متواضع و فروتن بود. او به درستی مفهوم این حدیث شریف را می دانست. که فروتنی و تواضع، مایه اصلی هر شرف محبوب و مقام بلند است. هرگاه وارد مجلسی می شد، هر کجا که جا بود می نشست، در گفتگو اهل جدل نبود و در سلام کردن مانند جد بزرگوارش حضرت محمدمصطفی (ص) بر بزرگ و کوچک سبقت می گرفت. او از کسی کینه به دل نمی گرفت و در عین حال با افراد متکبر، تکبر می کرد زیرا که بفرموده مولای متقیان علی (ع)، «التکبر علی المتکبرین هو التواضع بعینه»، «تکبر کردن با افراد متکبر، عین تواضع است. او در عین مهربانی بر دشمنان سخت گیر بود. یکی از دوستان شهید نقل می کند، یک روزی شهید طباطبائی نژاد به یکی از اعضای شورای شهر اردستان در زمان طاغوت، با صلابت گفته بود: «اینجا بایست تا من برگردم، زیرا با تو کاری دارم»
شهید سید نورالله در سنگر مبارزه و جهاد
او مبارزات خود بر ضد رژیم ستمشاهی را با الهام از قرآن و رهبری حکیمانه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، با هدایت و آگاه سازی مردم و تبلیغ احکام شرع مقدس آغاز کرد. وی در راه مبارزه با ظلم و ستم، هرگز به خود نهراسید و با وجود تعرضات و ضرب و شتم از سوی ماموران رژیم، به بیدارسازی مردم ادامه می داد. او حقایق اسلام و منویات امام راحل را برای همگان بازگو می کرد. در عین حال تقیه را نیز رعایت می کرد و با اشاره به مصادیق ظلم و ستم امویان و عباسیان، عصیانگری های خاندان پهلوی را نیز بر ملا می ساخت. ایشان در دوران خفقان محمدرضا پهلوی، در حرم حضرت معصومه (س) سخنان و پیام های حضرت امام راحل را برای مردم ابلاغ می کرد و برای ایشان و نصرت او در اقامه عدل و داد، دست به دعا بر می داشت. در جایی که نیز لازم می دید علیرغم آزار و اذیت های رژیم و عمال دست نشانده آن، با قاطعیت و صراحت به مواضع پلید نوکران استکبار می تاخت. در سال ۱۳۴۹ زمانی که مجلس فرمایشی رژیم دائماً قوانین خلاف اسلام وضع می کرد، با قاطعیت در مجالس عمومی و منبرهای سخنرانی خود در اردستان ، وکلای دست نشانده مجلس شاه را نوکر اجانب معرفی می کرد. در پی این افشاگری ها بود که ساواک او را دستگیر، ممنوع المنبر و روانه ساواک اصفهان کرد. شهید طباطبائی نژاد در سال ۱۳۵۷ در پی مبارزه علنی علیه شاه دستگیر و زندانی شد، اما دیری نپائید در ۲۶ دی ماه همان سال با فرار شاه خائن از ایران، از زندان آزاد شد.
شهید طباطبائی نژاد و پیروزی نهضت اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی حجت الاسلام والمسلمین سید نورالله طباطبائی نژاد با سلاح اندیشه اسلامی، به دفاع از انقلاب و آرمانهای آن پرداخت. از طرف دفتر تبلیغات بیت امام راحل، ماموریت یافت با ایراد سخنرانی بویژه در پادگان های ارتش و نظارت بر کمیته های انقلاب اسلامی، از نفوذ بیگانگان در میان مردم جلوگیری کند. با تأسیس حزب جمهوری اسلامی یکی از اعضاء فعال حزب شد. شهید سید نورالله به واسطه بصیرت دینی در جریان شناسی حق و باطل بسیار تیزبین بود. او همواره در برابر لیبرالیسم و افکار منسوخ آنان ایستادگی می کرد و ضمن هشدار به بنی صدر که در آن زمان به رای ۱۱ میلیونی خود مغرور بود، مردم را نیز در برابر انحرافات سیاسی و سرسپردگی او به بیگانگان هوشیار می ساخت.
او به مهره چینی های استعمار در کشور یقین پیدا کرده بود و به خوبی می دانست آمریکا در صدد است با استفاده از این عوامل، به رویارویی با مردم و انقلاب بپردازد. شهید سید نورالله طباطبائی نژاد در خاطره ای که پیش از وقوع فاجعه تروریستی هفتم تیر سال ۱۳۶۰ (ه.ش) از خود به جای می نهد چنین نقل می کند: «در زمستان ۱۳۵۷ در اوج انقلاب، به هنگام سخنرانی در یکی از مساجد شرق تهران دستگیر و در کلانتری آن منطقه بازداشت شدم. نیمه شب رئیس کلانتری به اطاقی که من درآن بازداشت بودم آمد و با من به صحبت نشست. رئیس کلانتری گفت: شما بیهوده تلاش می کنید. درست است که رژیم شاهنشاهی سقوط خواهد کرد ولی این را هم بدانید که شما نمی توانید رژیم مورد علاقه خود یعنی جمهوری اسلامی را سرکار بیاورید.
من تبسمی کردم و به او گفتم : چه دلیلی برای این عقیده دارید؟
رئیس کلانتری از من پرسید : آیا شما بنی صدر، قطب زاده و دکتر یزدی را می شناسید؟
در جواب گفتم : از این افراد فقط اسم دکتر یزدی را شنیده¬ام.
رئیس کلانتری در حالی که لبخندی ـ به نشانه اطلاعات دقیق خود از عمق فجایعی که در آینده از سوی امریکا رخ خواهد دادـ بر لب داشت، به من گفت: اینها از سوی امریکا ماموریت دارند خود را به امام خمینی نزدیک کنند و به مقامات عالی اجرایی کشور دست یابند و مانع برقراری حکومت اسلامی در ایران شوند.
من ناباورانه به این سخن رئیس کلانتری خندیدم و پیش خود فکر می کردم این هم از ترفندهایی است که مأمورین شاه برای جلوگیری از به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی به آن متوسل شده اند.
بعدها که دکتر یزدی به همراه مهندس بازرگان با «برژینسکی» مشاور امنیتی کارتر در الجزیره دست داد و مذاکره کرد و در روزنامه کیهان با استفاده از سمت سرپرستی، خیانت هایی به انقلاب کرد و قطب زاده در سمت وزارت خارجه، خیانت هایی به انقلاب اسلامی نمود و برای آزاد ساختن گروگانها با آمریکا همکاری کرد و بنی صدر در سمت ریاست جمهوری با آمریکا هم صدا شد تا دولت رجایی را سرنگون کند و یک دولت متمایل به آمریکا بر سر کار آورد و در جنگ عراق علیه ایران مرتکب آن همه جنایت و خیانت شد، به یاد سخنان آن رئیس کلانتری افتادم و به این نتیجه رسیدم که او اطلاعات دقیقی در زمینه این افراد داشت…»
معلم قرآن در سنگر مجلس
حجت الاسلام والمسلمین سید نورالله طباطب?ئی نژاد، در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، از سوی مردم اردستان به نمایندگی مجلس انتخاب شد و با عضویت در کمیسیون امور اقتصادی و دارایی و کمیسیون رسیدگی به سئوالات، خدمات گسترده ای برای اصلاح ساختار اقتصاد بیمار به جا مانده از رژیم پهلوی به عمل آورد.
او همواره تأکید می کرد: دشمن از دو راه می تواند به یک انقلاب ضربه بزند: یکی از راه کودتا و دیگری راه تضعیف مجلس است.
شهید در بیست و نهمین جلسه علنی مجلس در تاریخ ۱۴/۵/۱۳۵۹ در خصوص انتخاب مدیران و مسئولان اجرایی می گوید: «… به معیارهای قرآن باید توجه کنیم… یوسف صدیق وقتی می خواهد مسئولیت اداره مملکت را به عهده بگیرد می فرماید: « قال اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم» مسئولیت اداره مملکت را ، مسئولیت امور مالی را به عهده من بگذارید برای اینکه دو ویژگی دارم؛ یکی اینکه حفیظ هستم، حفیظ صیغه مبالغه است، یعنی خیلی خوب حفظ می کنم و دیگر اینکه علیم هستم، می دانم چه کنم. [بنابراین] هر کسی می خواهد مسئولیت را بر عهده بگیرد باید این دو معیار قرآنی را داشته باشد»
او همچنین با اشاره به حق مردم در انتخاب سرنوشت شان که در سایه پیروزی انقلاب اسلامی بدست آمده است و نیز اهمیت و جایگاه رفیع رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران می گفت: «… برادران و خواهران مسلمان، شما بودید که با گذشت، با فداکاری و با اطاعت از مقام رهبری، انقلاب را تا اینجا رسانده¬اید [بنابراین] از این به بعد هم برای تداوم انقلاب هم باید اطاعت از مقام رهبری کرد.»
او با اشاره به شکل گیری مجلس خبرگان قانون اساسی و تصویب این قانون را خون بهای شهیدان و تکیه گاه انقلاب اسلامی می دانست. این جمله از شهید طباطبائی نژاد است که: «قانون اساسی خون بهای شهیدان ما است و همه ما باید به آن تکیه کنیم، قانون اساسی باید تکیه گاه انقلاب اسلامی باشد، زیرا این قانون برگزیده این ملت است.»
شهید طباطبائی در طول حضور در سنگر مجلس، با لیبرال های سست عنصر و در راس آنها، بنی صدر به شدت مخالفت می کرد، وقتی مشاهده می کرد آنان برای پیشبرد مقاصد شوم خود، به ظاهر به رای مردم تکیه می کنند چنین می گفت: «… رهبر انقلاب مکرر روی این مسئله تکیه می کند که در این مملکت رای مردم حاکم است… اما رهبر به «حق» می گوید و دیگران «کلمه حق یرادبها الباطل» این یک واقعیت است… [همه ما] منتخب ملت هستیم. منتهی ملت وقتی رهبر را انتخاب کرد و قانون اساسی را تائید نمود این گونه بود که اگر رایی که به رییس جمهور می¬دهند مورد قبول رهبر نباشد، قبول ندارند. یعنی ۱۱ میلیون رایی که بنی صدر مرتب روی آن تکیه می کند، خود این ملت در قانون اساسی به این مطلب رای داده که اگر امضاء رهبر کنار رفت مانند ۱۱ میلیون صفر است که کنار آن عدد نباشد… اینطور نیست که برخی منتخب تر از دیگران باشند…. این جریانی را که [لیبرالها] و [بنی صدر] فرد گرایی را دارند ترویج می کنند و فوق العاده برای انقلاب ما خطرناک است باید با شدت محکوم بشود…»
حجت الاسلام والمسلمین نورالله طباطبائی نژاد، با اعتقاد راسخ به حقانیت انقلاب، نظام جمهوری اسلامی ایران، همواره جانفشانی کرد و سرانجام در فاجعه تروریستی هفتم تیر سال ۱۳۶۰ در سن ۴۱ سالگی جام شهادت را نوشید.
از شهید چهار فرزند به نام های فهیمه (۱۳۴۷)، مهدی (۱۳۴۹)، احمد(۱۳۵۲) و محمد (۱۳۵۶) به یادگار مانده است.
ویژگی های اخلاقی و شخصیتی شهید
ـ توصیه بر اقامه نماز اول وقت و جماعت
ـ تاکید بر تالیف قلوب
ـ پرهیز از خشونت
ـ آرام ولی پر خروش
ـ دوستدار جوانان
ـ مدیریت و دوراندیشی
ـ تبعیت از ولایت فقیه
ـ صفا و صداقت
تنها بخشی از سجایای اخلاقی و شخصیتی شهید بوده و قلم نگارنده از توصیف آن عاجز است.
ما را ز داغ آشتیانی نهاد سوخت
دل از غم بزرگ طباطبائی نژاد سوخت